احسان محمدی فاضل : کاپیتالیسم یا سرمایه‌داری،نظامی اقتصادی است که در آن سیستم اقتصادی بر مالکیت آن غالبا توسط مالکان خصوصی یا دولتی و گاها خصولتی اداره می شود. در شکل خصوصی آن بهره مندی اقتصاد در بازار رقابتی شکل می گیرد. در این قانون، منابع طبیعی، زمین، نیروی انسانی و سرمایه در اختیار گروهی جامعه است و سایرین به تولید در جنبه مادی و معنوی می‌پردازند. مهمترین قانون نظام سرمایه داری سود است نه رفع نیاز  مردم. هرچند در واقعیت کسب سود از تولید باعث رفع نیاز مردم می شود اما این مقوله صرفا نسبی است. ادامه مطلب



نوشته ها نشان از آن است که #تاریخ این نظام به قرون وسطی  برمی گردد و قانون آن از بریتانیا به تمام #اروپا و به سرعت با فرهنگ و سیاست درآمیخته  شد. از انتقادهایی که از این #قانون می شود: توزیع غیر عادلانه  نقدینگی و قدرت، #بازار انحصاری ، بردگی و #امپریالیسم #فرهنگی و اقتصادی، بیکاری و بی ثباتی بازار می باشد. در اوایل قرن نوزدهم در #روسیه تعبیری از این قانون شد که کاریکاتورها و یادداشت های فراوان از آن موجود است.

این تعبیر هرمی را نشان می دهد که ثروتمندان و حکمرانان با کیسته ای پول در بالا و فقرا و کارگران را در پایین هرم به تصویر می کشد. اما بازیگران اصلی بین این دو گروه قرار دارند که جذابیت هرم را دوچندان می کند به نظر من اینان به تعادل و عدم ریزش این هرم را تضمین می کنند. گروه های دینی که همه را به راستی و درستی این فرایند متعاقد می کنند و نطامیان در مرکز هرم امنیت را تامین و سرمایه دارانی که از همه جهت در حال بهره برداری هستند و لذت می برند. مارکس ایراد این قانون را  وجود کارگران را در پایین این هرم ضعف آن می داند و دلیلی بر ایجاد بحران و فروپاشی نظام می داند.

برخی بر این باورند که این هرم برگرفته از «آفرینش» است و در دل آن هرمک هایی شکل می گیرند که اختیار آن در بین موجودات، فقط به انسان داده شده است. کمتر پیش می آید که این هرمک ها فرو بریزدند بلکه زیبایی  این هرمک ها این است که قابلیت جابه جایی دارد. بحران و لغزش ایجاد می شود و علت آن بالا رفتن افراد توانمند در طبقه زیرین به طبقات بالایی هستند و اگر حذفی کاملی درکار باشد صرفا در طبقات بالا شکل می گیرد و هرمک با افراد جدید به کار خود ادامه می دهند. حال چقدر توان ماندگاری داشته باشند بستگی به قدرت اختیاری دارد که خداوند به آنها داده است.

سعدی (علیه الرحمه) به زیبایی این نظام را اینگونه تبیین کرده است:
هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست/ ما را همین سر است که بر آستان توست

.