احسان محمدی فاضل: در حال و هوای بهاری نوروز 1395 ایرانیان پس رویداد سیاسی سرنوشت ساز زیر پرچم جمهوریت نظام که بار دیگر حقیقت مردمی بودن آن با رعایت گفتمان، تفکر و کردار خوب اثبات کرد، بار سفر بستند تا در تعطیلات، خستگی 365 روز گذشته به احتساب تعطیلات نوروز سال گذشته را بدر کنند.

این سفرهای میلیون نفری تصاویر میلیونی نیز خلق می کند و شبکه های مجازی دربست تبدیل به بانک اطلاعاتی عظیمی از ثبت لحظات خصوصی مردمی می کند که در پی نوشته های آن اشعار و توضیحاتی در خصوص آن است. اما نکته جالب این روزهای مجازی بازها این است که اغلب این پست ها برای افرادی منتشر می شود که کاربران واقعی نیستند. شخصی را دیدم که در توضیح یکی از این پست های شبکه مجازی کلمات بدی بکار می برد که از شخصیت او هم به دور بود وقتی به او اعتراض کردم در پاسخم گفت: "نگران نباش! کسی اینا رو نمی بینه!".  در شماره 960 هفته نامه امید جوان که در آستانه 22 سالگی است، دو نوشته منتشر شد از نگرانی های رواج لُمپنیسم و لذت فحاشی مجازی که این روزها مردم از ترس فراموشی جملات سخیف، آن را با خود حمل میکنند. گاهی تصور می کنم محفل های باستانی ایرانی با قدمت هزاران ساله بهانه ای برای ترویج این لذت ها می شود.

 خسرو معتضد که یکی از برجسته ترین اختراعات قرن فضا را فضای مجازی می داند در بخشی از این نوشته می نویسد: ".... در کنار مطالب سودمند و ارزشمند، اقیانوسی متعفن و سیلی از پلشتی، به صورت اشاعه فساد و فحشا، کلمات رکیک و لمپنی، به کنار گذاشتن همه واژگانی که حتی قوادان و امردان و شیره کشان و چاقوکشان و لات های قدیم محله بدنام تهران هم شاید در استفاده زبانی از آن شرم و حیا و ملاحضاتی داشتند بصورت قلمی و گفتاری به درون جامعه سرازیر شده است."  در بخش دیگری از این نگرانی فرهنگی به نوشتالوژیک بیمار گونه ای از گذشته اشاره شده که در آن از آرتیست های آبگوشتی اقتباس می کنند و یا بجای اینکه درنیای مجازی خودی به دنیا نشان دهند و ادعای ذهن و هوش پارسی را به رخ کشند به ارسال تصاویر قرمه سبزی و کتلت و یا با سیبیل و ریش رخت زنانه می پوشند و آوازهای مستهجن جلوی دوربین می خوانند و از همه بدتر تمسخر اقوام ایرانی است که وای برما، وای بر ما.

احسان محمدی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات در صفحه 15 همین شماره به بررسی لذت و ذلت فحاشی در شبکه های مجازی می پردازد. او که به جمله از برنارد شاو اشاره می کند که عموم مردم علاقه دارند از مسائلی سر در بیاورند که اصولا هیچ ربطی به آنها ندارد!

در بخشی از این نوشته به التماس برخی مردم اشاره می کند که از  ستاره ها می خواهند " تو رو خدا من رو فالو کنید" و در ادامه داستان به دلیل عدم فرهنگ استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی افراط و تفریط ها و مرض فحاشی شروع می شود.
اما ظاهرا این بیماری مختص ایران نیست در مجله بین المللی معتبر " گفتگوی تجاری" ریچارد چادمن در آخرین شماره خود  سادیسم فضای مجازی در فرهنگ غربی را به گونه دیگر مورد بررسی قرار داده است.

اکثر مردم داشتن یک دوست خیالی در زمان جوانی خود را به یاد نمی آورند. خواهر زاده من، که بین دو برادر گیر افتاده است، یک عروسک شاهزاده السا در سایز واقعی دارد که برایش بسیار واقعی به نظر می رسد. این بخشی از دوران کودکی ماست که بازی کنیم، و تخیلات واضح ما نیز بخش سالم آن است. اما همه ما بزرگ می شویم البته به جز پیتر پن.

به همین دلیل است که در یک محیط کسب و کار مدرن تر، همیشه برای من گیج کننده بوده که مردم پس از خرید اعداد جعلی برای افزایش فالورهای در شبکه های مجازی شخصی خود احساس می کنند در رسانه های اجتماعی با داشتن ده ها هزار فالور خیالی بهتر به نظر میرسند.

این یکی از آن چیزهای عجیب و غریبی است که، بدون شک، یک ایده بد است و بر مبنای روزانه از نظر ایجاد تعامل با افرادی که ممکن است به کسب و کار شما کمک کند، موجب دستیابی به هیچ چیز نمی شود اما تا حدی می تواند تاثیر در لحظه مفید داشته باشد.
بنابراین با داشتن این موضوع در ذهن، من به برخی جوانب مثبت و منفی، و همچنین یک یا دو راه برای ایجاد مخاطب واقعی نگاهی انداخته ام.

* خرید فالورهای جعلی یک ایده وحشتناک است : پس چرا گاهی اوقات جواب می دهد؟!
این وسواس دیوانه وار به اعداد البته بسیار مرتبط با برداشت و استنباط است. اینطور استدلال می شود که هر چه فالور بیشتری داشته باشید، چشمگیر تر و تاثیرگذارتر خواهید شد.

اما چه کسانی ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند؟ من فکر میکنم که این ممکن است بین دو گروه از مردم که در واقع برای شما مفید هستند تمایز ایجاد کند.

در مرحله اول، استدلال "فلوت زن رنگارنگ" وجود دارد. این استدلال می گوید که مردم ممکن است پروفایل شما را ببینید، و شگفت زده شوند از 86 هزار نفری که ظاهرا ثبت نام کرده اند تا سخنان گوهربار یا پست های فیس بوک شما را بخوانند، یا در اینستاگرام تصاویر با پی نوشت آن را ببینید که کدام مارک قهوه را امروز می نوشید، سپس به فالورهای واقعی و جدید تبدیل می شوند. مگر ممکن است همه آن ده ها هزار نفر اشتباه کنند؟ بنابراین آنها هم تصمیم می گیرند که به فالورها بپویندند.

در مرحله دوم، با پیروی از یک منطق مشابه، شما ممکن است پس از مشقت بسیار به یک کسب و کار جدید دستیابید. مشتریان آینده نگر ممکن است متقاعد شوند که شما یک فرد بسیار مهم هستید زیرا بسیاری از افراد دیگر هم اینگونه فکر میکنند. داشتن فقط 273 فالور توییتر کمی ناامید کننده است، اما تعداد فالورهای بیشتر ممکن است به خوبی نشان دهند که شما یک قدرت واقعی در این رشته خود هستید، به ویژه اگر رشته شما مربوط به رسانه باشد، مانند تبلیغات، مد، و یا روابط عمومی. در این مورد، اعداد مساوی جاذبه است.

* دروغگو دشمن خداست
اگر فریب بخورید و گرفتار شوید این استدلال دیگر کارآمد نیست. هیچ چیزی به اندازه دانستن این موضوع که محبوبیت و تاثیر زیادی که ظاهرا دارید خریداری شده نمی تواند باد شهرت شما را خالی کند. من چندین بار این موضوع را در کسب و کارهایی که دارای تعداد باورنکردنی فالور بوده اند دیده ام. به عنوان مثال، چرا باید ده ها هزار نفر یک تعمیرکار ماشین یا یک شیرینی پزی دونات مربایی را فالو کنند؟!

بزرگترین مشکل من این است که این اعداد عظیم و توخالی که در اکانت شما وجود دارد در واقع موجب دستیابی به هیچ چیزی در زمینه تعامل با دیگران که هدف اصلی رسانه های اجتماعی است نمی شود.

نه کسی در صفحه توئیتر شما پاسخ میدهد، نه کامنت دریافت میکنید و نه در اینستاگرام عکس های شما لایک می شود. مشکل خسته کننده خرید فالورهای جعلی این است که این عدد عظیم تنها چیزی است که افزایش می یابد. این به عهده افراد حقیقی و فعالی است که واقعا به کسب و کار شما مشتاق هستند تا با شما ارتباط برقرار کنند و باعث شوند رسانه با هدفی که برای آن طراحی شده است به کار گرفته شود.

* اگر صداقت بهترین سیاست است چگونه اعداد حقیقی بسازیم؟
بهترین راه، راه صادقانه است: با ساختن محتوای شوخ طبعانه و بسیار جالبی که می توانید در مورد بعضی مقامات بنویسید و همچنین با ساختن محتوای واقعا ابتکاری، ایده آل و زیبا مردم را به سوی خود جلب کنید. 

با این حال، اگر در حال ساخت یک اکانت در رسانه های اجتماعی از صفر هستید و می خواهید تعداد مخاطبان خود را از تک رقمی به اعداد چشمگیرتر برسانید، من چند پیشنهاد میانبر کلیدی دارم.

اولین کار این است که قواعد معمول رسانه های اجتماعی را بشکنید و با چند پست درست و حسابی همه جا را به هم بریزید. به علاوه، هیچ کس دوست ندارد یک اکانت کاملا خالی را فالو کند. پس چرا صفحه توییتر خود را با یک سری از پست هایی که صفحات کلیدی وب سایت شما را نمایش میدهند پر نمی کنید، یا صفحات خود را با مقالات مورد علاقه خود، یا با پست های وبلاگ های جدیدی که به طرز ایده آلی با نوعی گرافیک همراه هستند پر نمی کنید، و یا چرا صفحه اینستاگرام خود را حداقل با 30 عکس فوق العاده افتتاح نمی کنید؟ همانطور که در حال انجام دادن این کارها هستید، از این قانون طلایی پیروی کنید "امروزی بمانید، ثابت قدم بمانید".

پست گذاری خود را با دقت برنامه ریزی کنید و اطمینان حاصل کنید که هر پستی که میگذارید داراری کیفیت یکسان و مرتبط با کسب و کار شماست، و مطمئن شوید که عکس های شما صرفا پرکننده و بی فایده نیستند بلکه حساب شده و زیبا هستند. این روندی ذکر کردم می تواند کمی زمان زمانبر باشد اما در عوض شما را به جایگاه عالی برای ایده های بعدی میرساند. که در واقع همان تعامل با تعدادی از افرادی است که در صنعت شما فعالیت میکنند و مخاطبان زیاد و مرتبط به کار شما دارند. مکالمات متعدد را شروع کنید و کسب و کار و نظرات خود به دنیای بیرون بفرستید.

از فروش به وسیله چرب زبانی های بی معنی اجتناب کنید، در عوض موضوعات روز را که در حال حاضر مطرح می شوند انتخاب کنید، و پیشنهادات و نظرات مثبت خود را ارائه دهید. مردمی که با آنها صحبت میکنید به صفحه شما را نگاه خواهند کرد و می بینند شما واقعا فرد با کفایتی هستید و ممکن است روی دکمه جادویی "فالو" کلیک کنند.

در نهایت، شاید فوق العاده خسته کننده به نظر برسد، اما به یاد داشته باشید که برای پست های خود هشتگ بگذارید. این کار به آنها در سراسر وب موضوع و ارتباط میدهد، و سریع ترین راه برای این است که مردم شما را پیدا کنند. نمی توانم باور کنم که هشتگ عزیز و قدیمی در آینده ای نه چندان دور با چیزی به مراتب کاربر پسندتر جایگزین نشود، اما در حال حاضر بهترین راه برای مشارکت در رسانه های اجتماعی به عنوان بخشی از یک مکالمه بسیار بزرگتر با مخاطبان در سراسر جهان می باشد که البته در کل خیلی بهتر از خرید دوستان نامرئی است.

منبع: هفته نامه امید جوان / شنبه 21 فروردین 1395 / سال 21 / شماره 962/ صفحه 13